پرورش فرزندان سالم و شاد مسلتزم رعایت چه نکاتی است؟
همه ما می دانیم که فرزندپروری می تواند دشوار باشد. در آن چند ماه اول پس از تولد، زمانی که در حالی که از سختیهای تغذیههای شبانه به خود میپیچید، از درخشش مادر یا پدر شدن جدید لذت میبرید، بسیاری از چیزهایی که برای بزرگ کردن کودک ضروری است واقعاً به شما ضربه نزده است.
اما، با گذشت زمان، با گذشت ماهها و سالها، شما از اهمیت چیزهایی مانند روتینها و القای عادتهای خوب برای تربیت فرزندان شادتر و سالمتر آگاه میشوید.
به عنوان والدین، ما میخواهیم فرزندانمان از تمام امکانات و مزایایی که احتمالاً میتوانیم در زندگی فراهم کنیم، برخوردار باشند. و یکی از این مزایا ناشی از القای عادات درست به فرزندانمان در اوایل دوران کودکی است تا به ایجاد یک پایه محکم برای آنها در زندگی نوجوانی و بزرگسالی کمک کند. و طبق تحقیقات، در واقع پنج عادت والدینی وجود دارد که برای تربیت فرزندانی شاد و سالم ضروری است.
در حالی که کودکان عموماً درک درستی از دنیایی که در سنین پایینتر در آن زندگی میکنند، ندارند، با ایجاد عادات صحیح والدینی، میتوانیم به آنها کمک کنیم تا در سنین پایینتر به نحوه ارتباطی درست با جهان پیرامون عادت کنند.
ما از آنها می خواهیم صادق، دلسوز بوده و با جامعه ای که در آن زندگی می کنند مشارکت داشته باشند. ما همچنین می خواهیم آنها باهوش، متکی به خود، کنجکاو و با انگیزه برای دنبال کردن علایق خود با زندگی در تعامل باشند.
پس چگونه ابزاری برای انجام این کار در اختیار آنها قرار دهیم؟
این فقط در مورد تربیت بچه های موفق نیست. شادی و سلامتی مقدم بر موفقیت است، و تا زمانی که بتوانیم عادات درست را برای شاد بودن و سالم بودن به فرزندان خود بیاموزیم، پایه و اساس موفقیت را برای آنها فراهم کرده ایم. و اگر این پنج عادت اصلی والدین را در برنامه روزانه خود پیاده کنید، به عنوان والدین، می توانید مطمئن باشید که پایه محکمی را به فرزندانتان می دهید که برای کمک به انجام ماموریت هایشان در زندگی لازم است.
1- لطفا و متشکرم بگویید
اگرچه ممکن است واضح به نظر برسد، اما همه والدین این کار را انجام نمی دهند. اما، با گفتن لطفا و متشکرم، به فرزندان خود دستور ندهید که کاری را انجام دهند یا آنها را از انجام کاری منع کنید. با این کار ما یک الگوی قوی می سازیم.
این دو کلمه به القای احترام متقابل برای دیگران، همدردی و حتی همدلی کمک می کند. کودکی که می گوید لطفا و سپاسگزارم، با درک اهمیت دادن و مهم بودن، همراه با مهارت های اجتماعی حیاتی برای استفاده در بزرگسالی، رشد می کند.
یک مطالعه نشان داد که فقط تشکر کردن به ایجاد و حفظ روابط اجتماعی کمک می کند و قدردانی را القا می کند. وقتی برای چیزهایی سپاسگزار هستیم، آنها را بدیهی نمی دانیم و مردم از کسی که سپاسگزار است بسیار بیشتر از کسی که ناسپاس است قدردانی می کنند. اما تشکر و قدردانی فقط بر فردی که با او در ارتباط هستید تأثیر نمی گذارد، بلکه بر دیگران نیز تأثیر می گذارد.
این مطالعه نشان می دهد که “تا آنجا که ابراز سپاسگزاری نشانگر گرمی بین فردی است، شاهدان ابراز قدردانی باید ارزش وابستگی به ابراز کننده را نیز استنباط کنند. این یک موضوع مهم است زیرا هر چه ارتباطات بین فردی بیشتر باشد بطور قطع در عرصه های عمومی نیز ابراز تشکر بیشتر اتفاق می افتد.
2- شکرگزاری اول صبح و دعای شبانگاهی
با آموزش خواندن دعای شبانه به فرزندانتان، صرف نظر از ایمان شما، و شکرگزاری صبح ها که از خواب بیدار می شوند، آنها را تبدیل به بزرگسالانی می کنید که بهتر می توانند دنیا را تصاحب کنند.
این نه تنها آنها را از نظر معنوی مرتبط نگه می دارد، بلکه به آنها کمک می کند تا اهمیت تمرکز را درک کنند. وقتی روی چیزهایی تمرکز می کنیم که باید برایشان شکرگزار باشیم، از خدا، یا هر کسی که خالق خود می نامیم تشکر می کنیم و زندگی بسیار فراوان تری خواهیم داشت. (برای درک بهتر این موضوع کتاب قانون توانگری نوشته کاترین پاندر و ترجمه گیتی خوشدل پیشنهاد می شود)
حقیقت موضوع این است که ما هر آنچه را که در زندگی روی آن تمرکز می کنیم به دست می آوریم. ذهن از این نظر بسیار شبیه لنز دوربین است. وقتی روی مشکلات و منفیبافیهای خود تمرکز میکنیم و با بحث و جدل و داد و بیداد در مقابل آنها این موضوع را به فرزندان خود آموزش میدهیم، در اطراف خود منفیها را میبینیم. یافتن شواهد برای هر چیزی که روی آن تمرکز می کنیم آسان است.
با این حال، وقتی بر قدردانی و قدرشناسی از چیزهایی که داریم تمرکز می کنیم بر خلاف چیزهایی که نداریم، ذهن ما به جای حالت کمبود، غرق در فراوانی می شود. واقعیت این است که وقتی ما فقط به فکر کردن در مورد آن توقف می کنیم، بسیار بیشتر از بسیاری دیگر داریم.
اگر این را به فرزندان خود بیاموزیم، آنها در بزرگسالی متوجه این موضوع میشوند و تصمیمات خود را بر این اساس میگیرند، کمتر بر حرص و آز و گرفتن تمرکز میکنند، و بیشتر بر مشارکت فداکارانه و بخشیدن به دیگران نیازمند تمرکز میکنند.
مقالات مرتبط: هر آنچه باید در مورد بیش فعالی (ADHD) بدانید
3- صداقت بهترین سیاست است
در حالی که برخی از والدین بر این باورند که دروغ گفتن به فرزندانشان در مورد برخی چیزها ضروری است، برخی دیگر معتقدند که صادق بودن و القای عادت صداقت، مهم نیست که چه باشد، مطمئنا بهترین سیاست است.
بنابراین، چگونه عادت صداقت را در کودکان ایجاد کنیم؟ آیا صرفاً آموزش دادن به آنها و گفتن اینکه صداقت بهترین سیاست است؟ آیا از ما الگو می گیرند؟ یا ترکیبی از این دو است؟ این سوال مورد توجه کانگ لی، محققی از دانشگاه تورنتو بوده است.
در مطالعهای با عنوان «آیا داستانهای اخلاقی کلاسیک میتوانند صداقت را در کودکان تقویت کنند؟» منتشر شده در Psychological Science، لی این سوال را مطرح میکند که چه داستانهای کلاسیکی میتوانند به القای صداقت در کودکان کمک کنند.
آیا این داستانهایی بود که روی منفی بودن بیصداقتی تمرکز میکردند، مانند پینوکیو یا پسری که گرگ گریه کرد؟ یا، آیا این داستانهایی بود که رفتار صادقانه را ترویج میکرد تا تأثیرات منفی عدم صداقت را، مانند داستان بی گناه (پاک) شدن جورج واشنگتن پس از بریدن درخت گیلاس؟
چیزی که لی پیدا کرد تعجب آور بود. وی بیان می کند که «برخلاف انتظارات ما، نتایج نشان داد که شنیدن «پینوکیو» و «پسری که گرگ گریه می کرد» نتوانست تمایل کودکان به دروغگویی درباره تخلفات خود را کاهش دهد، در مقابل، شنیدن «جورج واشنگتن و درخت گیلاس» به طور قابل توجهی توانست تمایل آنها به دروغگویی درباره اشتباهات خود را کاهش دهد.
این احتمال وجود دارد که کودکان بدون توجه به سنشان حقیقت را در مورد تخلفات خود بگویند. یکی از عوامل مؤثر در اثربخشی “جورج واشنگتن و درخت گیلاس” تاکید آن بر مثبت بودن صداقت است.”
4- مطالعه روزانه
ایجاد عادت خواندن برای کودکان امری مهم است. در حالی که کودکان در جامعه ما دائماً با انواع رسانهها، چه آنلاین و چه آفلاین بمباران میشوند، مطالعه ساده عادت مهمی است که باید زودتر ایجاد شود. کودکانی که خوب مطالعه میکنند، بهتر میتوانند با دنیایی که در آن زندگی میکنند کنار بیایند و آن را درک کنند و اطلاعات و تجربیات مهمی را از کلماتی که در کتابها میخوانند بهدست آورند.
با این حال، صرف گفتن به کودکان برای خواندن، آنها را متقاعد نمی کند. کودکان در تقلید از والدین خود متخصص هستند و اگر ببینند که شما به طور مداوم مطالعه می کنید، به احتمال زیاد عادت خواندن را در خود پیدا می کنند.
این فقط در مورد خواندن داستان های قبل از خواب آنها نیست. اهمیت این موضوع در مورد کمک به ایجاد عادتی است که آنها را وادار می کند خودشان بخوانند و کنجکاوی لازم برای کشف کتاب هایی است که ممکن است مورد علاقه آنها باشد و در نهایت اشتیاق به آنچه از زندگی می خواهند در آنها ایجاد شود.
مطالعه دنیای کاملا جدیدی را به روی ما باز می کند، فرصتی برای کشف و درک چیزهایی که ممکن است به تنهایی کشف یا درک نکرده باشیم. به ما امکان دسترسی به انبوهی از دانش را می دهد که در طول اعصار منتقل شده است.
تجربیاتی که در کتاب های نوشته شده در طول زمان حبس شده اند، ابزارهای یادگیری ارزشمندی برای کودکانی هستند که به موضوع یا موضوع خاصی علاقه مند هستند. و وقتی بچه ها شما را در حال خواندن کتاب می بینند، به احتمال زیاد خودشان نیز این کار را انجام می دهند.
5- احساسات خود را به اشتراک بگذارید و با آنها ارتباط برقرار کنید
اگرچه بسیاری از ما ممکن است فکر کنیم که کودکان برای درک برخی چیزها خیلی کوچک هستند، به طور کلی، آنها خیلی بیشتر از آنچه ما فکر می کنیم متوجه می شوند، می دانند. و کودکان متخصص هستند که چیزها را در ذهن خود جمع کنند تا بعداً به آنها دسترسی پیدا کنند.
وقتی کودکی والیدن را بیخیال و بی تفاوت می بیند، یا می بیند نمی خواهیم در مورد چیزی صحبت کنیم، یا هنگام تلفن یا در حال تعامل با شخصی ما را غرق در احساسات می بیند، می توانید مطمئن که او همه چیزهایی را که می بیند و می شنود که ما انجام می دهیم فهرست می کند و آن را مهر و موم شده و در جایی در ضمیر ناخودآگاه خود نگه می دارد.
با این حال، هنگامی که احساسات خود را با کودکان به اشتراک می گذاریم و با آنها ارتباط برقرار می کنیم، به آنها می آموزیم که خود را ابراز کنند، حتی مهارت های اجتماعی مناسب را برای رشد بعدی فراهم می کنیم.
وقتی کودک بتواند به طور فعال احساسات خود را بیان کند، ابزار ارزشمندی است که برای آینده در زندگی دارد. اما، اگر کودکی بیاموزد که احساسات خود را از بین ببرد و به دلیل ترس از محکومیت یا تمسخر از صحبت کردن می ترسد، احتمال کمتری دارد که همان احساسات را با ما در میان بگذارد.
بار دیگر، کودکان شبیه سازهای عالی هستند. اگر احساساتمان را با آنها در میان بگذاریم، درباره روزمان بگوییم، چه اتفاقی افتاده است، و آن چیزها چه احساسی در ما ایجاد کرده است، سپس به آنها روی بیاوریم تا همین کار را انجام دهند، به تقویت عاداتی کمک می کنیم تا آنها را در آینده شاد و سالم نگه داریم.
از آنجایی که روابط بخش بزرگی از زندگی آنها خواهد بود، ارائه ابزارهای مناسب برای به کارگیری آنها برای مدیریت رابطه با یک دوست، همکار تجاری یا حتی یک عزیز، برای توسعه کلی روابط آنها بسیار مهم است.
در حالی که اهمیت ارتباط در کودکان مدتهاست مورد مطالعه قرار گرفته است، ما همیشه میتوانیم کارهای بیشتری برای تقویت این عادت در کودکانمان انجام دهیم.
اگر بتوانیم به فرزندان خود کمک کنیم تا در مراحل اولیه ارتباطات بهتری پیدا کنند، آنها نه تنها در روابط خود، بلکه در شغل مورد نظر، امور مالی و سلامتی خود بسیار بهتر خواهند بود زیرا به جای اینکه سعی کنند همه چیز را خودشان مشخص کنند، در تصمیم گیری از دیگران نیز مشاوره می گیرند.